۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا



مادر از بهر غم و رنج جهان زاد مرا
درس غم داد در این مدرسه استاد مرا

دل من پیر شد از بس که جفا دید و جفا
ندهد سود دگر قامت شمشاد مرا

آنچه می خواست دلم چرخ جفا پیشه نداد
وآنچه بیزار از آن بود دلم داد مرا

غم مگر بیشتر از اهل جهان بود که چرخ
دید و سنجید و پسندید و فرستاد مرا

در دلم ریخته بس بر سر هم غم سر غم
دل مخوانید خدا داده غم آباد مرا

زندگی یک نفسم مایه شادی نشده است
آه اگر مرگ نخواهد که کند شاد مرا

ترسم از ضعف پریدن ز قفس نتوانم
گر که صیاد زمانی کند آزاد مرا

آرزوی چمنم کمکمک از خاطر رفت
بس در این کنج قفس بال و پر افتاد مرا

یک دل و این همه آشوب و غم و درد عماد
کاشکی مادر ایام نمیزاد مرا

۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

اول مهر، بهانه ای برای نکو داشت استاد شجریان



امروز سالروز تولد مردی از دیار خراسان است، دیار فردوسی و عطار و خیام، زادگاه اخوان و عماد.
70 سال پیش در چنین روزی یکی از فرزندان شهیر این مرز بوم در مشهد چشم به جهان گشود. فردی که شاید هیچگاه از یاد مردمان این سرزمین پاک نشود.
امروز هفتادمین سالگرد تولد استاد محمدرضا شجریان است. مردی که سکوت را شایسته مردمی که میان آنها میزیست ندانست.مردی که هم در زمستانش کنار مردم بود، زمانی که سلام را پاسخی نبود، و هم در زمانی که تفنگ ها را به سوی مردمش هدف گرفته بودند دم از آیین انسانی برآورد.
تا دیروز شاید وقتی صحبت از هنر و آواز و موسیقی میشد همه یک نام را پیشتاز می دانستند، صدای شجریان.
محفل های هنرمندان را گرمی بخش بود و هنر دوستان همواره به دنبال کار های جدید وی و نو آوریهایش در موسیقی سنتی ایرانی بودند.
صدایی که شاید هیچگاه درین سرزمین تکرار نشود.
اما امروز دیگر صحبت از شجریان منحصر به جلسات دوستانه اهالی موسیقی نیست،منحصر به هنردوستان و موسیقی دانان نیست، دیگر صدایش فقط در سالن های موسیقی طنین انداز نمی شود.
امروز شجریان نمادی از شرافت و شجاعت یک انسان آزادست، شجریان خطرها را پذیرفت و چشم بر جاه و مقام و ثروت بست اما حاضر نشد بر ظلم رقته بر مردمش سکوت کند. حاضر نشد چشمش را ببند تا نبیند چه بر مردمش می گذرد.
امروز تولد مردیست که هنرش هرچقدر هم بزرگ باشد، در قبال مردانگی و شرافتش کوچک شمرده میشود. شجریان تا دیروز برای مردمش فقط خواننده ای محبوب استادی تمام عیار بود، اما امروزه شجریان اسطوره ای تکرار نشدنی در آسمان هنر این سرزمین است که شرافتش نیز به بلندای صدایش اسطوره ایست، شجریان به جرگه تختی ها و پوریای ولی ها پیوست.
امرزو تولد یکی از اسطوره های ایران زمین است، سزاست نکوداشت و تکریم این اسطوره.
شجریان به ما آموخت هنوز هستند بزرگمردانی که از میان این مردم بپا می خیزند و در میان مردم رشد می کنند و هنگامی که به بلندای قله رسیدند ،مردمشان را فراموش نمی کنند.
هنرمند، زبان گویای مردم خویش است.

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

احکام دخول بر حیوانات در اسلام!

جامع عباسی/ باب نوزدهم

-- در این صورت بر او لازم است: اول ضامن قیمت آن حیوان است که به صاحبش دهد/ دوم حرام شدن گوشت آن حیوان و آنچه از او متولد میشود اگر گوشت او را خورند/ سوم کشتن و سوزانیدن آن حیوان اگر گوشت او را خورند. چهارم بیرون آوردن آن حیوان از آنجائی که دخول واقع شده به شهر دیگر اگر گوشت او را بخورند.
و آیا در اینکه قیمت آنرا به صاحبش میدهد یا خود متصرف میشود یا تصدق میکند ، میانه مجتهدین اختلاف است. و اگر آن حیوان با حیوانات دیگر مشتبه و مخلوط شده باشد، درین صورت جمیع آن حیوانات را دو قسم کنند و قرعه بزنند و اینکار را همچنان ادامه دهند تا آنکه یکی بماند، و او را بسوزانند.



آیت الله خمینی/ توضیح المسائل

اگر حیوانی را وطی کند یعنی با او نزدیکی نماید و منی از او بیرون آید غسل تنها کافی است. و اگر منی بیرون نیاید، چنانچه پیش از وطی وضو داشته باز هم غسل تنها کافی است، و اگر وضو نداشته احتیاط واجب آن است که غسل کند، وضوهم بگیرد.

-- مکروه است بول وغایط حیوانی که انسان آنرا وطی کرده یعنی با آن نزدیکی نموده است.

-- اگر کسی با اسب و قاطر و الاغ وطی کند یعنی نزدیکی نماید گوشت آنها حرام میشود، و باید آنها را از شهر بیرون ببرند و در جای دیگر بفروشند.

-- اگر با گاو و گوسفند و شتر نزدیکی کنند بول و سرگین آنها نجس میشوند و باید بدون آنکه تأخیر بیفتد آن حیوان را بکشند و بسوزانند.



جامع عباسی/ شیخ بهایی/ باب نوزدهم

اگر سگی به گوسفندی بجهد و بچه از ایشان حاصل شود٬‌ پس اگر آن بچه به سگ شبیه باشد نجس است. و اگر به گوسفند شبیه است یا به هیچ حیوانی شبیه نیست طاهر است. اما اگر سگی به خوکی بجهد و بچه ای حاصل شود که به هیچکدام شبیه نباشد٬ در نجس بودن آن میان مجتهدین خلاف است.

۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

انصاف بده کدام یک انسانیم؟

تو بلاد کفر برای سنگسار یک زن مسلمان تظاهرات و کمپین برگذار میشه تا جون یک نفر انسان رو نجات بدن که هم کیش و آینشون که نیست هیچ، از یک دین افراطی پیروی می کنه، ولی تو بلاد مسلمین واسه اینکه یک نفری خواسته یک کتابی رو آتیش بزنه و این کار رو نکرده، ملت از خونه هاشون میریزن بیرون و تظاهرات می کنن و شعار مرگ و نفرین سر میدن، و جالبتر از همه اینکه چند نفر هم کشته میشن!

آخرش هم ما میریم بهشت و اونها تو جهنم میسوزن

۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

جن در اسلام

آياتي از قرآن :


سپاهيان سليمان از جن و آدمي و• پرنده گرد آمده و به صف مي رفتند.(سوره نمل،آيه 17


براي خدا شريكاني از جن• قرار دادند و حال آن كه جن را خدا آفريده است.(سوره انعام،آيه17


بگو از جن و• انس گرد آيند تا همانند اين قرآن بياورند،نمي توانند،هر چند كه يكديگر را ياري دهند.(سوره اسرا،آيه8


سخن پروردگارت بر تو مقرر شد كه جهنم را از جن و انس انباشته مي كنيم.(سوره• هود،آيه119


اي گروه جنيان و آدميان،اگر مي توانيد از قطر آسمان و زمين• بگذريد،بيرون رويد ولي بيرون نتوانيد رفت مگر با قدرتي.(سوره الرحمن،آيه33

روایات:
شيخ مفي در كتاب «ارشاد» آورده است: در آثاري از ابن عباس نقل شده:زماني كه پيامبر اسلام(ص) به قصد جنگ با قبيله مصطلق از مدينه خارج شد،هنگام شب به دره وحشتناك و صعب العبوري رسيد.اواخر شب جبرئيل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد كه طايفه اي از جن در وسط دره جمع شده و قصد مكر و شر و اذيت شما و اصحابتان را دارند.(ارشاد،ص399

از حضرت امام صادق(ع)روايت شده: روزي حضرت رسول(ص)نشسته بود،مردي به خدمتشان رسيد كه بلندي قامتش مثل درخت خرما بود.سلام كرد،حضرت جواب داد و سپس فرمود«خودش وكلامش شبيه جن است».سپس به او فرمود كيستي؟ عرض كرد :من هام،پسر هيم،فرزند لاتيس،پسر ابليس هستم.(بحارالانوار،ص83



بانو حكيميه دختر امام كاظم(ع) مي گويدكه برادرم رضا(ع) را ديدم كه تنها بود،عرض كردم:با چه كسي سخن مي گوييد؟ فرمودند:فردي از جن آمده تا مسائلي بپرسد و از چيزهايي شكايت كند.(اصول كافي،ص395



علامه طباطبايي(ره)مي فرمودند:
روزي آقاي بحريني كه يكي از افراد معروف و مشهور در احضار جن و از متبحرترين در علم ابجد و حساب مربعات بود در مجلس ما حضور يافت،چادري آوردند،دو طرفش را به دست من داد و دو طرف ديگر را به دست هاي خودش گرفت.اين چادر به فاصله دو وجب از زمين فاصله داشت. در اين حال جنيان را حاضر كرد،صداي غلغله و همهمه شديدي از زير چادر برخاست.چادر به شدت تكان مي خورد چنان كه نزديك بود از دست ما خارج شود. من محكم نگه داشته بودم،آدمك هايي به قامت دو وجب در زير چادر بودند وبسيار ازدحام كرده و تكان مي خوردند و رفت و آمد داشتند،من با كمال فراست متوجه بودم اين صحنه،چشم بندي و صحنه سازي نبوده و صد در صد وقوع امر خارجي بوده است.(رجايي،تهراني،جن و شيطان،ص47


از امام صادق(ع)نقل شده است :روزي اميرالمؤمنين(ع)د ركوفه بر فراز نبر مشغول خطبه بود كه ناگهان اژدهايي در حالي كه به شدت به طرف مردم مي دويد و آنها از او مي گريختند پديدار شد.حضرت فرمود: «راه را براي او باز كنيد». مار بزرگي جلو آمد واز منبر بالا رفت و پاهاي حضرت را بوسيد و خود را به پاهاي مبارك حضرت ماليد وسه بار دميد.سپس پايين آمدورفت وحضرت خطبه را ادامه داد. وقتي مردم توضيح خواستند ايشان فرمود:او مردي از جن بود كه مي گفت:فرزندش را يكي از انصار به نام جابر بن سميع، بدون اينكه به اوآزاري رسانده باشد با سنگ كشته است و اكنون خون فرزندش را مي طلبيد.»(بحارالانوار،ص172) قابل ذكر است،دري كه مار از آن وارد و خارج شده بود به «باب الثعبان»(درب مار)مشهور شد. پس از شهادت اميرالمؤمنين(ع) ،معاويه كه نمي خواست ذكري از فضايل آن حضرت گفته شود دستور دادفيلي آوردند و به آن در بستند. آنقدر فيل را در آنجا نگه داشت تا به باب الفيل مشهور شد.و هم اكنون نيز،«باب الفيل»(درب فيل)ناميده مي شود.(بحارالانوار،ص171


در روايتي از امام صادق(ع) نقل شده كه:در وادي شقره(بياباني كه رنگ خاكش سرخ مايل به زرد است)نماز نخوان زيرا در آنجا منازل جن است.(وسايل الشيعه،ص452


بخشي از وصيت حضرت رسول به اميرالمؤمنين كه فرمود: اي علي در شب اول و وسط و آخر ماه آميزش مكن همانا جنيان در اين سه شب به پيش زنان خويش(براي مقاومت)مي روند.(وسايل الشيعه،ص91

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

احادیث در مورد سنگسار چه میگویند؟(اسلام: دین مهربانی)

احادیث در مورد سنگسار چه میگویند؟

در احادیث تمامی فرق اسلامی در مورد سنگسار بسیار صحبت شده است و شکی وجود ندارد که پیامبر چندین بار حکم سنگسار داده است و افرادی در زمان وی سنگسار شده اند و این سنت در زمان حکومت ابوبکر و عمر و عثمان و علی نیز ادامه یافته است و توسط امامان شیعه ادامه پیدا کرده است. در کتب حدیث از جانب بیش از پنجاه نفر روایت شده است که در زمان پیامبر اشخاصی سنگسار شده اند. احادیث مربوط به سنگسار در تمامی کتابهای معروف حدیث از جمله صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابو داوود، نسائی، ترمذی و اصول کافی یافت میشوند. در اینجا به چند نمونه از این احادیث اشاره میکنیم.

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 817

من میترسم که بعد از گذشت زمانی زیاد، کسی بگوید "به الله، ما آیه ای در مورد سنگسار در قرآن نمی یابیم"، و به همین دلیل با ترک یک وظیفه که الله آنرا وحی کرده است به گمراهی بروند. و مجازات سنگسار باید در مورد هر انسانی که ازدواج کرده باشد (مرد و زن)، و دچار دخول غیر شرعی شود، در صورتی که اگر شاهدان لازمه شهادت دهند و یا اینکه حاملگی و یا اعتراف اتفاق بیافتد پیاده شود. سفیان ادامه داد "من این حدیث را اینگونه به یاد می آورم" عمر گفت "به راستی که پیامبر خدا مجازات سنگسار را پیاده کرد و ما نیز بعد از او این کار را انجام دادیم".

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 803

الشعبی نقل کرده است:

بعد از اینکه علی زنی را در یک روز جمعه سنگسار کرد، گفت "من او را طبق سنت رسول الله سنگسار کردم.".

صحیح بخاری جلد 7 کتاب 63 شماره 195

جابر روایت میکند:

مردی از قبیله بنی اسلم وقتی که پیامبر در مسجد بود به نزد وی آمد و گفت "من آمیزش جنسی غیر مشروع داشته ام." پیامبر چهره اش را از او به سوی دیگری برگرداند. مرد باز جلوی صورت پیامبر آمد و چهار شاهد علیه خودش آورد. پیامبر اورا صدا کرد و گفت "آیا تو دیوانه ای؟، و پرسید آیا تو ازدواج کرده ای؟" مرد گفت "آری" پیامبر دستور داد تا اورا در مصلی سنگسار کنند. وقتی سنگها از گوشه های تیزشان بر او برخورد کردند او فرار کرد، اما اورا در حرا گرفتند و بعد کشتند.

صحیح بخاری جلد 8 کتاب 82 شماره 813

ابن عباس نقل میکند:
وقتی معز بن مالک پیش پیامبر آمد (برای اعتراف کردن)، پیامبر به او گفت تو احتمالا تنها اورا (زن را) فقط بوسیده ای، یا به او چشمک زده ای و یا به او نگاه کرده ای. او گفت "نه ای رسول خدا!" پیامبر با حسن تعبیر به او گفت، "آیا به او دخول کرده ای؟"، راوی اضافه کرد، بعد از آن (بعد از اعتراف کردن وی) پیامبر دستور داد که او را سنگسار کنند.

صحیح مسلم کتاب 17 شماره 4191

عباده بن صامت نقل کرده است، که رسول الله میگفت "از من فراگیرید"، الله راهی را برای آنها مقرر کرده است. وقتی که مرد مجردی با زن مجردی زنا میکند باید آنها را صد ضربه شلاق بزنید و یک سال آنها را حبس کنید، و وقتی که مرد متاهلی با زنی متاهل زنا میکند آنها را باید صد ضربه شلاق زد و بعد آنها را سنگسار کرد.

صحیح مسلم کتاب 17 شماره 4201

ابن عباس گزارش داد که پیامبر به معز بن مالک گفت: آیا چیزی که در مورد تو به من رسیده است صحیح است؟ او گفت: در مورد من چه به تو گفته اند؟ پیامبر گفت: گفته اند که تو با یک کنیز (برده دختر) زنا کرده ای. او گفت آری من اینکار را کرده ام، و چهار بار به این گناه خود شهادت داد. سپس پیامبر اورا محکوم کرد و او سنسگار شد.


برگرفته از وب سایت زندیق

۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

منشور کوروش به وطن بازگشت

در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی به هنگام کاوشهای باستان‌شناسی هیئت بریتانیایی در محوطه باستانی بابل در بین‌النهرین (میان‌رودان)، هرمزد رسام، باستان‌شناس بریتانیایی آسوری‌تبار، استوانهٔ گلی‌ای را یافت که شامل نوشته‌هایی به خط میخی بود.جنس این استوانه از گل رس است، ۲۲.۵ سانتی‌متر طول و ۱۱ سانتی‌متر عرض دارد و دور تا دور آن ۴۵ سطر (به جز بخش‌های تخریب‌شده) به خط و زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. بررسی‌های بعدی نشان داد که نوشته‌های استوانه در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ پس از شکست دادن نبونید و تصرف کشور بابل، نویسانده شده است.

منشور کوروش کبیر پس از 40 سال دوباره به آغوش میهن بازگشت.
این منشور به وطن آمد، اما وطنی که حکومت گران در آن از دوران نویسنده این منشور به نیکی یاد نمی کنند. وطنی که حاکمانش حتی به ابتدایی ترین حقوق انسان ها هم پایبند نیستند.
خنده ای تلخ ازین اتفاق بر لب داریم، منشوری که مبنای اولیه حقوق بشر در دنیا می باشد، متعلق به مردی از سرزمینیست که اکنون نوادگانش در سخت ترین شرایط از لحاظ حقوق انسانی بسر می برند. مردی که دنیا به احترام منش و رفتارش پس از 2500 سال به احترام کلاه از سر بر می دارد، سخنانش در وطن جایگاهی ندارد.
متن این منشور که 2500 سال پیش توسط شاهنشاه ایران کوروش کبیر نگاشته شده است، اکنون پس از گذشت قرون برای نوادگان او آرزویی بس دشوار می نماید.
امروز منشور این ابر مرد تاریخ به دست حکومتی افتاد که جان انسان ها در قبال فرمان مذهبشان کوچکترین ارزشی ندارد، امروز این منشور را در اختیار نظامی می بینیم که دستش به خون جوانان بی گناه این مردم آلوده است.