خدایا تا به کی ساکت نشینم / من این ها جمله از چشم تو بینم
همه ذرّات عالم منترِ توست / تمامِ حقّه ها زیرِ سرِ توست
چرا پا توی کفش ما گذاری؟ / چرا دست از سرِ ما بر نداری؟
به دستِ توست وُسع و تنگ دستی / تو عزّت بخشی و ذلّت فرستی
تو این آخوند و ملاّ آفریدی / تو تویِ چرت ما مردم دویدی
خداوندا مگر بی کار بودی / که خلق مارِ در بستان نمودی؟
چرا هر جا که دَأبی زشت دیدی برای ما مسلمانان گزیدی
میان مسیو و آقا چه فرقست / که او در ساحل این در دجله غرقست
به شرعِ احمدی پیرایه بس نیست؟ / زمانِ رفتن این خار و خس نیست؟!
بیا از گردنِ ما زنگ وا کن / ز زیرِ بارِ خر ملّا رها کن
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر